«حافظهی مادرم ضعیف شده بود. ماههای آخر عمرش غرق در دنیای کودکی شده بود. ناگهان دخترکی میشد و کمی بعد نوعروسی ترسان. مادرم رازهای سربهمهرش را برایم فاش میکرد، درددل میکرد، از مردهها و زندهها یاد میکرد و من حیرتزده به آن کالبد و روح و حافظهی روبهپایان نگاه میکردم. عشق فرزندی، عشقی ...
گابریلِ نوجوان یک سر دارد و هزار سودا، شوق بسیار به نقاشی و سودای فیلمسازی دارد. اما زندگیِ ازهمپاشیدهی پدر و مادرش او را پیوسته در موقعیتهای سختی قرار میدهد؛ پدر موزیسینی ناکام، بیکار و الکلی است و مادر مجبور است با کار شبانه و حقوقی کم که بهسختی به دست میآید، اوضاع خانه را سروسامان بدهد. ...
کشورها چگونه میتوانند با گذشتهی شرارتبارشان کنار بیایند؟ درسگرفتن از آلمانیها داسـتان مسیر طـولانی و پرپیچوخمی را تعریف میکند که آلمانیها در مواجهه با جنایات دوران نازیها پیمودهاند و درعینحال نشانمان میدهد که آمریکاییها در دوران معاصر برای مواجهه با تاریخ خشونتبارشان چه ...
بازنشسته، پنجمین و آخرین رمان پلیسی دورنمات، رمانی است ناتمام که اورس ویدمر تمامش میکند. هُشاشْتِتلِر، بازرس بازنشسته، تصمیم میگیرد در دوران بازنشستگیاش سراغ کارهایی برود که در طول خدمتش ناتمام ماندهاند؛ به دیدار تبهکاران و قانونشکنانی برود که بنا به دلایلی خودش مانع از گرفتارشدن و ...
کارآگاه چاق و خوشپوش این بار گرفتار پروندهای غریب شدهاست. سال 1877 است، جنگ میان روسیه و امپراتوری عثمانی در شبهجزیرهی بالکان بالا گرفتهاست. در این فضای پیچیدهی پر از خیانت و دسیسه، اراست فاندورین گرفتار دختری جسور شده که خانه و کاشانهاش را در روسیه رها کرده و در هیئت مردانه راهی جبهههای ...
مه 1870، مسکو. اراست فاندورین این بار با پروندهی خودکشی دانشجوی ثروتمندی روبهرو میشود که معلوم است همه دوست دارند زودتر مختومه شود، اما فاندورین خیلیزود میفهمد این یک توطئهی جهانی است و شاهد دستاول این قتل هم خود اوست. او برای حل این معما باید به سراسر اروپا سفر کند؛ قتلی در اثر توطئه ...
غربت جلد اول سهگانهای است از سفر لیلا سَلیمانی به سرزمینهای دور، به ریشههای سرزمین پدری، به دشتهایی که مادرانش طعم غربت را آنجا چشیدهاند. ماتیلد، دختر بالابلند آلزاسی، در بحبوحهی جنگ در ۱۹۴۴ دلباختهی سربازی مراکشی میشود که برای ارتش فرانسه میجنگد. حالا دیگر جنگ تمام شده است. امین ...
«از نوعدوستان سخاوتمند که جز راهآهن و دبستان گواهی برای اثبات پیشرفت خِرد ندارند، خواهم پرسید، از این عالمان شاد اگر داستانم را خوانده باشند، خواهم پرسید چه مرهمی برای دردهایی که پیش چشمشان آوردهام، دارند؟ هیچ، جز این است؟ و خواهند گفت جبر، البته اگر این واژه را در خاطر داشته باشند. تقصیر بر ...
«خاموش و بیحرکت، به نقطهی پایان زخمهایش مینگرد. میگوید: “پدر، خشونت فقط یک اسم دارد و آن خشونت است!”» اینجا در جزیرهی موریس، پزشک پیری در بستر مرگ است و نوه و دخترش بر بالین او حاضرند. اینکه آنها از نزدیکشدن مرگ پیرمرد ناراحتاند یا نه، بستگی به عمق زخمی دارد که خشونت بر ...
سال ۲۰۷۳ است و فقط چند گروه از مردم زنده ماندهاند. پروفسور جیمز هاوارد اسمیت در سرزمینی خالی از سکنه پرسه میزند و از خاطراتش میگوید. از شصت سال پیش، قبل از آنکه مرگ سرخ زندگی و تمدن را بسوزاند. از زمانی میگوید که استاد دانشگاه بود... پیرمرد سعی میکند برای نوههایش شرح دهد که روزگار پیش از ...
سبد خرید شما خالی است.