«از نوعدوستان سخاوتمند که جز راهآهن و دبستان گواهی برای اثبات پیشرفت خِرد ندارند، خواهم پرسید، از این عالمان شاد اگر داستانم را خوانده باشند، خواهم پرسید چه مرهمی برای دردهایی که پیش چشمشان آوردهام، دارند؟ هیچ، جز این است؟ و خواهند گفت جبر، البته اگر این واژه را در خاطر داشته باشند. تقصیر بر ...
«خاموش و بیحرکت، به نقطهی پایان زخمهایش مینگرد. میگوید: “پدر، خشونت فقط یک اسم دارد و آن خشونت است!”» اینجا در جزیرهی موریس، پزشک پیری در بستر مرگ است و نوه و دخترش بر بالین او حاضرند. اینکه آنها از نزدیکشدن مرگ پیرمرد ناراحتاند یا نه، بستگی به عمق زخمی دارد که خشونت بر ...
سال ۲۰۷۳ است و فقط چند گروه از مردم زنده ماندهاند. پروفسور جیمز هاوارد اسمیت در سرزمینی خالی از سکنه پرسه میزند و از خاطراتش میگوید. از شصت سال پیش، قبل از آنکه مرگ سرخ زندگی و تمدن را بسوزاند. از زمانی میگوید که استاد دانشگاه بود... پیرمرد سعی میکند برای نوههایش شرح دهد که روزگار پیش از ...
اسپانیا در آتش جنگ داخلی میسوزد. ویکتور بههمراه رُزه، همسر برادر ازدسترفتهاش، ناچار به ترک بارسلونا میشوند. گریز از ماشین کشتار ژنرال فرانکو با عبور جانفرسا از کوههای پیرنه و رسیدن به فرانسه میسر میشود. رنج تبعید و بیپناهی بعدها، شعلهی عشق را در قلب این دو روشن میکند. پابلو نرودا، ...
بهار رفته. عماد وانمود میکند غیبشدن بهار اهمیتی ندارد. اما عمادِ بیبهار، موجودی طعنهزن و شیدا شده که فقط برای رفیق صمیمیاش، بهرام، قابلتحمل است. عماد و بهرام برای فروش یک کتاب خطی، دربهدر دنبال دلال و خریدار هستند اما قصد عماد از این جستوجوی شهریِ پراتفاق، پیداکردن ردی از بهار ...
ویکُنت راهی میدان نبرد میشود و با شلیک یک توپ دونیم میشود، البته زنده میماند! حالا دو ویکنت از میدان جنگ به خانه برگشتهاند؛ نیمهی چپ سراسر شرّ و پلیدی و نیمهی راست همه نیکی و خیرخواهی است. نیمهی شر در قصر ساکن است و نیمهی خیر در مزرعه شب و روز کار میکند، اما ماجرا به همینجا ختم ...
باغهای تَسلا داستان ایران است در فاصلهی دو کودتا؛ کودتای رضا خان در سوم اسفند 1299 و کودتای 28 مرداد 1332. طلا و سردار زن و شوهری اهل قمصر کاشاناند که راه مهاجرت را در پیش میگیرند و در حومهی تهران ساکن میشوند. آنها بهسختی میکوشند تا زندگی تازهای برای خود در نزدیکی پایتخت بسازند و در این ...
قرن نوزدهم از نیمه گذشتهاست. گروهی لهستانی وطنپرست و هنردوست از لهستانِ تحتاشغال روسیه به تنگ آمدهاند و رؤیای آرمانشهری را در سر میپرورانند. آنها به سرپرستی ماریِنا زاوینژوفسکا، بزرگترین بازیگر تئاتر لهستان، به آمریکا مهاجرت میکنند؛ مارینا با خانواده و دوستانش به کالیفرنیا میرسد. اما ...
محبوبه که جذب فعالیتهای چریکی علیه حکومت محمدرضا پهلوی شده، با لورفتن خانهی تیمیشان مجبور به فرار میشود و سر از خانوادهای فقیر و محلهای عجیبوغریب درمیآورد؛ زندگی چندروزهی محبوبه در کنار خانوادهی آفاق تجربهای عجیب است: با آنها به کابارهای نزدیک شهرنو میرود، دزدی و باجگیری خانواده و ...
خانم سنگصبور نام مستعار ستوننویس روزنامهای نیویورکی است که به نامهدهندگان تنها و گرفتار مشاوره میدهد. او که دیگر طاقت ندارد هر روز مشقات پرشمار زندگی آدمها را بخواند، میکوشد تا در نقشی فروبرود که دبیر تحریریه با بدجنسی به او پیشنهاد میکند: اینکه او یکی از کشیشان آمریکای قرن بیستم است...
سبد خرید شما خالی است.