اینجا سوریه است؛ مرگ بالای سر هر لحظه از زندگی سایه میاندازد. جسدی دارد متلاشی میشود و دو مرد و یک زن در سکوتی تلخ سوار بر اتومبیل مشایعتش میکنند تا به سینهی خاک زادگاهش بسپارند. در میان شعلههای جنگ و بمبهایی که هنوز از قربانیگرفتن سیراب نشدهاند، خاکسپاری کالبد بیجان پدر چه معنا و ارزشی ...
پنج مقالهی حاضر چکیدهای است از منظومهی فکری داستایفسکی که با «سلسله مقالاتی در باب ادبیات روس» در شمارهی اول مجلهی ورِمیا کلید خورد و در شمارههای بعدی تا پایان سال 1861 چهار مقالهی دیگر نیز منتشر شد. داستایفسکی در این پنج مقاله تصویر روشنی از جهانبینی هنری و ادبی خود ارائه میدهد. زبان ...
نیمهشبِ بیستوسوم آوریل 1849، سیوشش نفر از جمله فیودور داستایفسکی به جرم عضویت در «محفل پتراشفسکی» بازداشت شدند. محاکمهی داستایفسکی هشت ماه طول کشید. پس از اتمام بازجوییها، به فرمان تزار نیکلای اول، دادگاه تشکیل شد و داستایفسکی را به جرم خواندن، گزارشندادن و توزیع نامههای ضددینی و ضدحکومتی به ...
«دو سال بعد از مرگ مادرم، پدرم عاشق مطلقهی بورِ لوندی شد که اهل اوکراین بود. پدرم هشتادوچهار ساله بود و او سیوشش ساله. زنه مثل نارنجک صورتیِ نرم و پفکردهای وسط زندگیمان ترکید، چرکآب را هم زد، لِرد خاطرات دورریخته را بالا آورد و ارواح فامیل را حسابی در گور لرزاند.» دو خواهر، ورا و ...
سال 1982 است. ویتالی کارتسف، نویسندهی تبعیدی روس، متوجه میشود یک آژانس مسافرتی در مونیخ، تور مسافرتی با تاریخی وسوسهانگیز برگزار میکند؛ سفر به مسکوی سال 2042. چگونه میتوان دست رد به سینهی سفر به آینده زد؟ سفر به میانهی قرن بیستویکم سرشار از شگفتی است؛ در این ملغمهی مارکسیستی- ارتدوکسی، ...
رمان پرطمطراق، ابسورد و خودآگاهِ «انقلابیها دوباره دستبهکار میشوند» در دل دههای از تاریخ معاصر اکوادور میگذرد که ریاضت اقتصادی گریبانگیر کشور شده است. کتابْ آرمانگرایی ناکامماندهی دوستان دیرین را حکایت میکند؛ دوستانی که یکی دیوانسالار و یکی نمایشنامهنویس است و دیگری هم در تبعید ...
تخممرغهای شوم هجویهای درخشان و تخیلی، اما بسیار واقعگرایانه از دخالت دیکتاتوری در علم است؛ روایتی است از حکومتهای ناکارآمدی که میخواهند جباریتشان را به علم نیز تحمیل کنند و سپس فاجعه میآفرینند. پروفسور جانورشناسی موفق به کشف علمی بیسابقهای میشود، اما کارشناسان کوتهفکر، بدون تعمق کافی ...
«و من هنوز آنجا بودم... صحرا خانهام بود، فضای باز، نور، سکوتی که در حقیقت سکوت هم نبود... بعد از مرگ پدرم، بالاخره آموختم عشق موجودی رام و مطیع نیست، حیوانی درندهخوست، آشفته و پیشبینیناپذیر، عظیم و بخشنده. عشق بود که مرا از سوگ و تاریکی بیرون کشید.» مهاجری مراکشی در صحرای موهاوی تصادف ...
مقدونیه از تهران دور نیست روایت عشق، گریز و مهاجرت در میانهی انقلاب، جنگ و نسلکشی است. رمان نیره پازوکی قصهی زنی است که در اوایل دههی شصت و روزهای پرالتهاب تهران، مردی را که دوست میدارد به اجبار در حبس جا میگذارد و خود را به مقدونیه میرساند. در آن جا تلاش میکند خود را با محیط جدید تطبیق ...
شُکری که در بحبوحهی جنگ به زادگاهش بازگشته، شاهد انهدام دزفول، این شهر زیبای جنوبی و میراث باستانی آن است. او سرخورده از آرمانهای چریکی، میداند از لولهی تفنگ آزادی بیرون نمیآید، اما گویی گذشته رهایش نمیکند و باز پسرِ یعقوب است که در متن حوادث قرار میگیرد... سیامک ایثاری در رمان دوم خود، ...
							
						تعداد: 1
216000تومان
							
						تعداد: 1
261000تومان
							
						تعداد: 1
315000تومان
							
						تعداد: 1
103500تومان
							
						تعداد: 1
126000تومان
							
						تعداد: 1
94500تومان
							
						تعداد: 1
148500تومان
							
						تعداد: 1
346500تومان
							
						تعداد: 1
193500تومان
							
						تعداد: 1
58500تومان
							
						تعداد: 1
652500تومان
							
						تعداد: 1
121500تومان