بازنشسته، پنجمین و آخرین رمان پلیسی دورنمات، رمانی است ناتمام که اورس ویدمر تمامش میکند. هُشاشْتِتلِر، بازرس بازنشسته، تصمیم میگیرد در دوران بازنشستگیاش سراغ کارهایی برود که در طول خدمتش ناتمام ماندهاند؛ به دیدار تبهکاران و قانونشکنانی برود که بنا به دلایلی خودش مانع از گرفتارشدن و ...
ثریا با آخرین فرزندش بهزاد، در یکی از محلات قدیمی سمنان در خانهباغی زندگی میکند. وضع اقتصادی او و فرزندانش متوسط است اما براساس گذشتهی سرمایهداری خانوادگیاش این جمله از زبانش نمیافتد: «یک زمانی نصف سمنان مال ما بوده.» در اواخر آذر 1385 ساعاتی پیش از مرگش متوجه میشود هنوز میتواند روی زمینها ...
کارآگاه چاق و خوشپوش این بار گرفتار پروندهای غریب شدهاست. سال 1877 است، جنگ میان روسیه و امپراتوری عثمانی در شبهجزیرهی بالکان بالا گرفتهاست. در این فضای پیچیدهی پر از خیانت و دسیسه، اراست فاندورین گرفتار دختری جسور شده که خانه و کاشانهاش را در روسیه رها کرده و در هیئت مردانه راهی جبهههای ...
مه 1870، مسکو. اراست فاندورین این بار با پروندهی خودکشی دانشجوی ثروتمندی روبهرو میشود که معلوم است همه دوست دارند زودتر مختومه شود، اما فاندورین خیلیزود میفهمد این یک توطئهی جهانی است و شاهد دستاول این قتل هم خود اوست. او برای حل این معما باید به سراسر اروپا سفر کند؛ قتلی در اثر توطئه ...
غربت جلد اول سهگانهای است از سفر لیلا سَلیمانی به سرزمینهای دور، به ریشههای سرزمین پدری، به دشتهایی که مادرانش طعم غربت را آنجا چشیدهاند. ماتیلد، دختر بالابلند آلزاسی، در بحبوحهی جنگ در ۱۹۴۴ دلباختهی سربازی مراکشی میشود که برای ارتش فرانسه میجنگد. حالا دیگر جنگ تمام شده است. امین ...
«خاموش و بیحرکت، به نقطهی پایان زخمهایش مینگرد. میگوید: “پدر، خشونت فقط یک اسم دارد و آن خشونت است!”» اینجا در جزیرهی موریس، پزشک پیری در بستر مرگ است و نوه و دخترش بر بالین او حاضرند. اینکه آنها از نزدیکشدن مرگ پیرمرد ناراحتاند یا نه، بستگی به عمق زخمی دارد که خشونت بر ...
دیکتاتور برای دوامآوردن به ابزاری بیش از ایجاد رعب و وحشت در دل مردمان نیاز دارد؛ او دوام نمیآورد مگر با ایجاد وحشت همراه با ستایش بیقیدوشرط. دیکتاتورهای دنیای امروز بدون ایجاد توهم پایگاه مردمی، بدون هورا کشیدنهای طرفداران مسخشدهی وحشتزده امیدی به ماندن ندارند. قرن بیستم شاهد تشویق ...
اسپانیا در آتش جنگ داخلی میسوزد. ویکتور بههمراه رُزه، همسر برادر ازدسترفتهاش، ناچار به ترک بارسلونا میشوند. گریز از ماشین کشتار ژنرال فرانکو با عبور جانفرسا از کوههای پیرنه و رسیدن به فرانسه میسر میشود. رنج تبعید و بیپناهی بعدها، شعلهی عشق را در قلب این دو روشن میکند. پابلو نرودا، ...
بهار رفته. عماد وانمود میکند غیبشدن بهار اهمیتی ندارد. اما عمادِ بیبهار، موجودی طعنهزن و شیدا شده که فقط برای رفیق صمیمیاش، بهرام، قابلتحمل است. عماد و بهرام برای فروش یک کتاب خطی، دربهدر دنبال دلال و خریدار هستند اما قصد عماد از این جستوجوی شهریِ پراتفاق، پیداکردن ردی از بهار ...
ویکُنت راهی میدان نبرد میشود و با شلیک یک توپ دونیم میشود، البته زنده میماند! حالا دو ویکنت از میدان جنگ به خانه برگشتهاند؛ نیمهی چپ سراسر شرّ و پلیدی و نیمهی راست همه نیکی و خیرخواهی است. نیمهی شر در قصر ساکن است و نیمهی خیر در مزرعه شب و روز کار میکند، اما ماجرا به همینجا ختم ...
سبد خرید شما خالی است.