رمان پرطمطراق، ابسورد و خودآگاهِ «انقلابیها دوباره دستبهکار میشوند» در دل دههای از تاریخ معاصر اکوادور میگذرد که ریاضت اقتصادی گریبانگیر کشور شده است. کتابْ آرمانگرایی ناکامماندهی دوستان دیرین را حکایت میکند؛ دوستانی که یکی دیوانسالار و یکی نمایشنامهنویس است و دیگری هم در تبعید ...
«این مجموعه شاهدی است بر نیم قرن خوانش نویسندهای که از وقتی نخستین داستانها و مقالههایش را در لیمای دههی پنجاه خواندم، برایم سرچشمهای پایانناپذیر از لذت فکری بودهاست. بارها آثارش را بازخوانی کردهام، برخلاف دیگر نویسندگانی که نوجوانیام را رقم زدند، هرگز ناامیدم نکردهاست؛ برعکس، هر خوانش ...
طنجه، مراکش، سالهای اول هزارهی سوم... در این شهر خاموش، گویی سنت است که جای متجاوز و قربانی عوض شود. قربانیان سرزنش میشوند و متجاوزان با گردنی افراشته در شهر رفتوآمد میکنند. آنها با بازماندگان قربانیان چشمدرچشم میشوند و اطمینان دارند عقوبتی در کار نیست. سامیه دیگر نیست... این دختر ...
رمان اشتیاق آمیزهای است از سرنوشت دو انسان در کشاکش جنگهای ناپلئونی: آنری، سرباز سادهای در رکاب بناپارت و ویلانل، دختر موقرمز قایقرانی ونیزی که همسرش او را در قمار به فرماندهی در ارتش ناپلئونی میبازد. وینترسن با درآمیختن واقعیت و خیال، از دل قصهای عاشقانه خواننده را آبراهبهآبراه، در ...
توکیو، سال ۱۹۳۸. رئی، پسر یازده ساله، در کمد پنهان شده و از در نیمهباز آن برای آخرین بار پدرش را میبیند. آتش جنگ آسیا را به کام خود کشیده است؛ از نگاه سیاستهای توسعهطلبانهی امپراتور، همه دشمناند و پدرِ رئی که ویولنیست است از این قاعده مستثنا نیست؛ پدر بههمراه چهار عضو دیگر گروه موسیقی ...
«و من هنوز آنجا بودم... صحرا خانهام بود، فضای باز، نور، سکوتی که در حقیقت سکوت هم نبود... بعد از مرگ پدرم، بالاخره آموختم عشق موجودی رام و مطیع نیست، حیوانی درندهخوست، آشفته و پیشبینیناپذیر، عظیم و بخشنده. عشق بود که مرا از سوگ و تاریکی بیرون کشید.» مهاجری مراکشی در صحرای موهاوی تصادف ...
جهل، چه فعالانه باشد و چه منفعلانه، آگاهانه یا ناآگاهانه، همیشه بخشی از شرایط بشری بوده است. چیزی که در دنیای پساحقیقت و پساصنعتی ما رخ داده، این است که ما اغلب مقهور جریان مداوم اطلاعات و سوءاطلاعات میشویم. گاهی به نظر میرسد تمییز دادن حقیقت از دروغ محال است و در نتیجه ایدهی تخصص پس زده میشود ...
مقدونیه از تهران دور نیست روایت عشق، گریز و مهاجرت در میانهی انقلاب، جنگ و نسلکشی است. رمان نیره پازوکی قصهی زنی است که در اوایل دههی شصت و روزهای پرالتهاب تهران، مردی را که دوست میدارد به اجبار در حبس جا میگذارد و خود را به مقدونیه میرساند. در آن جا تلاش میکند خود را با محیط جدید تطبیق ...
شُکری که در بحبوحهی جنگ به زادگاهش بازگشته، شاهد انهدام دزفول، این شهر زیبای جنوبی و میراث باستانی آن است. او سرخورده از آرمانهای چریکی، میداند از لولهی تفنگ آزادی بیرون نمیآید، اما گویی گذشته رهایش نمیکند و باز پسرِ یعقوب است که در متن حوادث قرار میگیرد... سیامک ایثاری در رمان دوم خود، ...
سودابه و کمال و مهناز و کیومرث و رضا میروند میان کارتنخوابها، توی گالریها، کافهها، گورستان و زندان تا حرف بزنند از کارهایی که میخواهند بکنند اما نمیتوانند، از آدمهایی که نمیخواهند باشند اما هستند، از آیندهیی که یا به مهاجرت ختم میشود یا زندان، از نوشتن و نقاشیکردن و بازیگری، کارهایی ...
سبد خرید شما خالی است.