از مقدمهی مارتین روزن: «مارکسیستها هم گناه مارکس نیستند. جماعتِ سرگردان مارکسیست، با تمام گونههای متقابلاً ستیزهجو و غالباً آدمکشش، علاوهبر انقلابیونِ رمانتیک، مبارزان راهِ آزادی، قهرمانان زن و مرد، دانشگاهیان، خودکامگان، مرگپَرَستان یا بوروکراتهای احمق (و صرفنظر از رئیسجمهور کرهی ...
دیوید ایگلمنِ عصبشناس اینجا تصویری متفاوت از مغز پیشروی ما میگذارد، او از مغزی حرف میزند که هر ثانیه در پاسخ به تجربهای که از جهان اطرافش میگیرد درحال تغییر است. او از رقابت لحظهبهلحظهی نورونهای مغز پرده برمیدارد. اما این مغز چگونه از درون آن حفرهی تاریک جمجمه چنین هوشمندانه مشغول ...
«شنیدهاید میگویند توی خواب میدانستم دارم خواب میبینم، اما من توی کابوسم و میدانم که این زندگی من است.» اولکر زنی است منحصربهفرد و بسیار آشنا. زنی که از شوهرش خشونت دیده، اما در نبود گریزگاهی برای نجات، سالها این آزار را تحمل کرده است. اما درنهایت شبی از خانه بیرون میزند و دستآخر از ...
مت هیگ در کتاب یادداشتهایی بر سیارهی مشوش، دست روی یکی از بزرگترین آفتهای زندگی مدرن گذاشته است: اضطراب و تشویش مدام. در هزارتوی پرشتاب زندگی مشوش، چنان درگیر اضطراب و تشویش شدهایم که حتی اگر فرصتی برای گریز از آن بیابیم، شاید ندانیم چه باید با آن بکنیم. تکنولوژی ما را به بند ...
شاید این رمان انسانیترین، خصوصیترین و نزدیکترین تصویری باشد که از تشویشها، درونیات و زندگی و زمانهی یک فیلسوف میخوانیم. پاریس ۱۹۴۰: والتر بنیامین را از ورای نظریهپردازیهایش میبینیم، مردی همیشه در پی عشق و مغموم از عشق؛ مردی پناهبرده به کتابخانهای در پاریس که طی یک دههی گذشته ...
سال ۱۹۹۶، پیش از انتشار مزاح بیپایان، جامعهی ادبی آمریکا مهیای انتشار رمانی سترگ بود؛ رمانی جاهطلبانه که نویسندهی آن خودش هم فکر نمیکرد کسی آن را بخواند. اما خواندند. با وجود پیچیدگی نثر غنی آن، نوآوریهای بیشمار والاس و شخصیتهای متعدد، در عرض یک سال بیش از ۴۰۰هزار نسخه از آن ...
مت هیگ اینجا جهانی خلق کرده است که ورود به آن برای دوستداران کتابخانهی نیمهشب شبیه شرکتکردن در جشنی بیکران است. این بار او طرفداران ادبیات فانتزی را به دنیایی خیالی میبرد که در آن تمام چارچوبهای زمان در هم شکسته است؛ قهرمان راهنمای عملی متوقفکردن زمان مردی است که قرنها زندگی کرده، ...
فوارههای نپتون سوار بر عنصر آب است، داستانی شاعرانه، غرق در اسطوره و رؤیا. روایتگر زندگی و زمانهی نیکولا، پسربچهای که در پی حادثهای درون آب میافتد و به کمایی پنجاهساله میرود و تمام طول دو جنگ جهانی را هم در خواب سپری میکند. رمان در دو بخش روایت میشود، یکی روزهای کودکی نیکولا در میان ...
وستا در یکی از پیادهرویهای روزانه همراه سگش در جنگلی نزدیک خانه یادداشتی روی زمین پیدا میکند... اسمش ماگدا بود. هیچکس هیچوقت نخواهد فهمید چه کسی او را کشته. من نبودم. این جنازهاش است. وستا در بهترین روزهایش هم ضعیف است، تنها هم هست. بعد از مرگ شوهرش به لوانت آمده و تازهوارد است. حدس و ...
چگونه میتوان هستی را در کنار نیستی معنا کرد؟ باستانشناس ایرانی ساکن آلمان خاطرات گذشتهاش را مرور می کند، خاطراتی که همراه است با درد فقدان، مهاجرت، جای خالی آدمها و بیش از همه اندوه مرگ فرنگیس. خاطرهی کافهها، گالریها، کلاسهای درس دانشگاه و آنچه در زمان حال و حتی در همسایگی او ...
سبد خرید شما خالی است.