چگونه میتوان هستی را در کنار نیستی معنا کرد؟ باستانشناس ایرانی ساکن آلمان خاطرات گذشتهاش را مرور می کند، خاطراتی که همراه است با درد فقدان، مهاجرت، جای خالی آدمها و بیش از همه اندوه مرگ فرنگیس. خاطرهی کافهها، گالریها، کلاسهای درس دانشگاه و آنچه در زمان حال و حتی در همسایگی او ...
کایلا میداند سازوکار بلیت بختآزمایی چطور است، همه میدانند. بهمحض بالغ شدن، وقتش میشود که جلوی آن دستگاه بایستی. اگر بلیت سفید نصیبت شد که سزاواری مادر شوی و خانواده داشته باشی، اما اگر بلیتت آبی شد، تراشهای در بدنت کار میگذارند و تو دیگر مادر نخواهی شد... کایلا از اینکه حق بر بدنش را ...
روایتی دستاول از روزهای سقوط کابل در اسد (مرداد) ۱۴۰۰، روایتی از درون یک نهاد کمکرسان آلمانی در کابل با کارمندان افغان و مدیران غربیاش؛ قصهی مهدی، صفاکاری (نظافتچی) که در خانهاش کلکسیونی از اعضای بدنهای منفجرشده دارد، قطعههایی که از خیابانهای دشت برچی به غنیمت برده، و میخواهد آنچه را که ...
«نمیتوانم دوستت بدارم، مگر آنکه رهایت کنم.» مسئلهی عشق و نفرت دو مفهوم درهمتنیده است، هرچند که به باور نویسنده این دو مفهوم لازمهی هم نیستند. رناتا سالکل در این اثر با تکیه بر دیدگاه ژاک لاکان دست روی یکی از مفاهیم بحثبرانگیز در روابط انسانی میگذارد: در لحظهی بروز عشق، ما در ...
مرجان خانم تنها و ساکت است. ولی در پس این انزوا دنیایی بهغایت انسانی نهفته است، دنیایی که گویی وجود ندارد، درست مثل خود مرجان؛ زنی که امید را در تکهپارچههای گرهخورده به درخت مقدس آرزوها، در سکههای بخت پرتابشده به چشمه، در چشمدوختن به گنبد مسجد و شمعدانهای روشن کلیسا جستوجو میکند. ...
«چرا هر چیزی که دوستش داریم از دستمون درمیره؟» خانوادهی کمجمعیت کوئری، طی شش روز پرالتهاب در منطقهی آپاستیت نیویورک گرد هم میآیند و هر یک به طریقی درگیر پرسشی میشوند که الهامبخش و هستهی اولیهی این داستان است: چرا زندگی برای بعضیها دشوارتر از بقیه پیش میرود؟ آلن کوئری ...
سال ۲۰۶۸، پروژهای انقلابی با هدف جاودانگی بشر در جریان است؛ پیوند روح انسان به جسمی مصنوعی. در سواحل دورافتادهی شمال ایسلند زنی فرانسویالاصل و جاهطلب که متخصص هوشمصنوعی است، استارتاپی با نیت جاودانهکردن بشر راه انداخته است. اما فقط انسانهایی از زندگی جاودان برخوردار خواهند بود که ...
اراده را شخصیترین رمان مارگ دوگن میدانند؛ روایتی از خاندان سرکش و ماجراجویش که دورهی گذار در فرانسهی پسااستعماری و و زیرورو شدن جامعه را با پوست و استخوانشان لمس کردند. او در بخش سرطان بیمارستان نشسته است، جایی که پدرش آخرین روزهای زندگیاش را سپری میکند و مارک در پی یافتن راهی است تا به ...
با خودتان صادق باشید! اگر شغل شما وجود نداشت چه کسی متوجه نبودِ آن میشد؟ به عبارت دیگر، آیا شغلتان تأثیر معناداری بر جهان دارد؟ میلیونها انسان شغل بیهوده دارند و خودشان هم میدانند که در شغلهای «چرندوپرند» گیر افتادهاند. در اوایل قرن بیستم اقتصاددانان پیشبینی کردند فناوری موجب خواهد ...
کاراتکوف، قهرمان داستان ما، کارمندی است که در ادارهای با نامی پرطمطراق اما در واقع کوچک و نهچندان مهم کار میکند: بنیاد تأمین مواد اولیه برای کبریت. کاراتکوف زندگی بخور و نمیری دارد و خوشحال است که توانسته در زمانهای که کسی سر کاری نمیماند، یازده ماه تمام سر کارش دوام بیاورد و ...
سبد خرید شما خالی است.