اولکر آبلا

نویسنده: سرای شاهینر

«شنیده‌اید می‌گویند توی خواب می‌دانستم دارم خواب می‌بینم، اما من توی کابوسم و می‌دانم که این زندگی من است.» اولکر زنی است منحصربه‌فرد و بسیار آشنا. زنی که از شوهرش خشونت دیده، اما در نبود گریزگاهی برای نجات، سال‌ها این آزار را تحمل کرده است. اما درنهایت شبی از خانه بیرون می‌زند و دست‌آخر از ...

پله‌پله تنهایی

نویسنده: سرای شاهینر

مرجان خانم تنها و ساکت است. ولی در پس این انزوا دنیایی به‌غایت انسانی نهفته است، دنیایی که گویی وجود ندارد، درست مثل خود مرجان؛ زنی که امید را در تکه‌پارچه‌های گره‌خورده به درخت مقدس آرزوها، در سکه‌های بخت پرتاب‌شده به چشمه، در چشم‌دوختن به گنبد مسجد و شمعدان‌های روشن کلیسا جست‌وجو می‌کند. ...

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.