رد بسیاری از ادعاهای راستودروغ آرمانشهر پیشنهادی کمونیستم در تخممرغهای شوم دیده میشود. این ایده که کمونیسم سبب تعییراتی مثبت در سرنوشت بشر میشود و علم بدون شک وسیلهای است که این دگرگونیها را عملی خواهد کرد، یکی از مهمترین سویههای انتقادی بولگاکف در رمان تخممرغهای شوم است. داستان او کاملا در تضاد با آرمانهای شوروی است. بولگاکف به این اعتقاد بلشویکها که توسعهی علمی میتواند به کمال انسان منجر شود، حمله میکند. او پرتوی نوری که به تسریع رشد و نمو جانوران کمک میکند را به رنگ سرخ انقلابیها تشبیه میکند و خبر از هیولایی میدهد که هیولاهایی بزرگتر تولید میکند. همچنین بین طبیعت وسازههای دستساز بشر به مقایسه میپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که طبیعت قدرتی فراتر از نیروی انسانی دارد و همانقدر که میتواند اشتباهات بشر را جبران کند، تواناست که جامعه را بهخاطر اختلال در روند نیروهای طبیعی از بین ببرد.
تخممرغهای شوم همچنین سندی است بر سواستفادهی دولتها از علم. بولگاکف در این داستان به بهترین شکل بر این گذاره تاکید میکند که دولتها به هیچقیمتی نباید بر آزمایشهای علمی تسلط پیدا کنند چرا که امکان ندارد از آنها وسیلهای برای زورآزمایی و قدرتورزی استفاده نکنند.
سبد خرید شما خالی است.