در نقدهای مختلفی که دربارهی کارمیلا منتشر شده است این داستان را استعارهای دربارهی ایرلند یا کاتولیکهای ایرلندی توصیف کردهاند بیآنکه هرگز نامی از ایرلند در داستان برده شود.
بر اساس کارمیلا داستانهای بسیاری در سالهای بعد نوشته میشود، بسیاری ادامهی داستان لو فانوست و در بسیاری دیگر کارمیلا به یکی از شخصیتهای فرعی داستان تبدیل میشود. نانسی وست مقالهای نوشته است خواندنی دربارهی فیلمهای بسیاری که از کارمیلا الهام گرفتهاند. یکی از مشهورترین سریالهای تلویزیونی که بر اساس این رمان ساخته شد «کارمیلا در مدرسه» داستان دوستی لورا و کارمیلا در مدرسه و علاقهی لورا به او علیرغم آگاهیاش از خونآشام بودن اوست.
– اولین نسخهی چاپی از کارمیلا به همراه تصویرسازیهایی از دیوید هنری فریستون در مجلهی دارکبلو منتشر شد، نقاشی که پیشتر برای اولین تصویرپردازی از شرلوک هلمز به شهرت رسیده بود. این تصویرسازیها در نسخههای چاپی مدرن دیده نمیشود.
– کارمیلا داستانی است خواندنی و جالب توجه برای نوجوانانی که به ژانر خونآشامی علاقه دارند. بسیاری از فیلمها و کتابهای متاثر از این رمان نیز برای نوجوانان نوشته یا ساخته شدهاند.
در تاثیرِ کارمیلای لوفانو و دراکولای برام استوکر
* کارمیلا حدود ۲۵ سال قبل از دراکولا نوشته شده. از این منظر به عنوان الهامبخش براماستوکر در تاریخ ادبیات شناخته میشود.
* اگرچه هر دو داستان راوی اول شخص دارند اما دراکولا با استفاده از اخبار و وقایع روزنامهها و گزارشهای افراد مختلف از اوضاع شهر روایت میشود و قدمی فراتر از کارمیلا در روایت قصهای پیچیده میگذارد.
* هر دو خونآشام با مذهب و مقدسات دشمنی دارند و از آن میترسند.
هر دو داستان شخصیتی دارند که به مقابله با خونآشام برمیآید و در نهایت او را به قتل میرساند. شخصیتی که بعدها در تاریخ ادبیات خونآشامی به «شکارچی» مشهور میشود.
در هر دوی داستانها قربانی اصلی دختری جوان است.
* هر دوی خونآشامها ادعا میکنند که از نوادگان خاندانی اصیل هستند اما در نهایت مشخص میشود که آنها همان کسی هستند که خودشان را از نوادگان او جا زده بودند. یکی از تفاوتهای مهم دراکولا و کارمیلا از همینجا نشات میگیرد. کارمیلا ریشه در خاندانی زنسالار دارد و دراکولا برآمده از سلطنتی مردسالار است.
* نویسندهی هر دوی داستانها «لو فانو» و «برام استوکر» ایرلندی هستند.
* کارمیلا بر خلاف «دراکولا» که حیوانات را مطیع خود میکند توانایی آن را دارد که در هیبت گربهای سیاه به سراغ زنان برود.