فکرش را بکنید صد برادر باشید!

۲۱ فروردین ۱۴۰۰
اسدالله امرائی/ روزنامه اعتماد: «هیچ قصد ندارم در بدبختی و فلاکت یک آدم دیگر چون و چرا کنم؛ ولی با این حال بگذارید همین الان – در آغاز شبی که کنار هم سپری می‌کنیم- بگویم که در این خانواده یا هر خانواده دیگری، روحیات یا خلق‌و‌خوی خاصی به حدی غالب و مزمن می‌شود که دیگر کسی اسم روحیه رویش نمی‌گذارد و جزو خصایص عادی شخصیتی و خصایل مشترک در نظر گرفته می‌شود -همان اختلال‌های شخصیتی که- چون اختلال است – معنای عضویت در جمع خانواده  به خود می‌گیرد.

شخصیت جمعی این خانواده را می‌شود با دلیل و منطق این‌گونه توصیف کرد: عصبی، رمانتیک، خمود، اهل نیش و کنایه، ترسو، کلافه، ملنگ، دعوایی، بی‌عفت، سنگدل، بخور‌ تا‌ خورده ‌نشی، مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و خودشیفتگی، مضطربانه کوته‌نظر و کم ‌و بیش تن ‌داده به نومیدی اگرچه گهگاه در مستی اهلِ بزم و سرور. این می‌تواند مشکل‌ساز باشد. اینکه ما همگی به افسردگی مبتلا باشیم از رنج یک دردمند تک‌افتاده و گمشده در میان جمعِ پایکوبانِ پرهیاهو نمی‌کاهد.»

صد برادر رمانی از دانلد آنتریم است که با ترجمه خانم طهورا آیتی در نشر برج منتشر  شده است.

شروع کتاب با ذکر اسامی، نود‌ونه برادر راوی آغاز می‌شود که همگی از یک پدر هستند و حالا زیر سقف خانه اشرافی رو به ‌زوال در کتابخانه‌ای غریب گردهم آمده‌اند تا خاکی بر سر خاکستر در کوزه‌ مانده بقایای پدرشان بریزند. در این رمان هیچ زنی حضور ندارد و راوی که یکی از همین صد برادر است فقط یک‌بار اسم زنی را می‌برد و بس. یکی از صد برادر غایب است و پی زنی به نام جین رفته که او را گم کرده است. درست از ساعت ظهر تا صبح فردا نود و نه مرد توی هم می‌لولند، همه‌چیز رسمی و مودبانه است و هر چه به سمت نیمه‌شب می‌رویم از پس آن شکل و شمایل معقول و شغل‌های اتوکشیده خوی وحشی است که بیرون می‌زند و می‌بینیم که راوی وقتی می‌گفت رگ‌ و ریشه خانواده‌شان به جنونی در اعصار قبل برمی‌گردد پربیراه نگفته، تباری که وقتی کار بالا می‌گیرد از پس پرده بیرون می‌پرد و خودش را نشان می‌دهد هیچ عنصر مردانه منفوری نیست که یکی از این نود‌ونه برادر خونی بروز ندهد و این تبار انگار دستمایه تاریخ مردسالار و مذکر امریکایی است که آنتریم به شلاق نقد گرفته و در رمانش از خجالت آن درآمده و به ریشش خندید و از هرزگی مردسالاری و قلدری‌اش گفته است. داگ، راوی رمان، منحصربه‌فردترین پسر در میان پسران پدرش است و در عین ‌حال پسری است که آرزوها و حسرت‌ها و اختلالات روانی نود‌ونه برادرش را از همه عمیق‌تر بروز می‌دهد. ناشر حق ترجمه این رمان را طی قراردادی از نویسنده و کارگزارش خریداری کرده است هر چند کشور تابع کپی‌رایت نیست.
فکرش را بکنید صد برادر باشید!

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.