این جهان قهرمانی ندارد

۲۰ مرداد ۱۴۰۰

خاطرات آقای بری لیندون شرح ماجرا‌های نجیب‌زاده‌ای به نام ردموند بری لیندون، متولد خانواده‌ای سرشناس و از تبار و نوادگان پادشاهان ایرلند است. او در آغاز دوران‌ کودکی، پدر خود هری بری معروف به عربده‌کش را از دست می‌دهد و همان‌گونه که در شجره‌نامه‌ و سیر زندگانی نیاکان خاندان بریِ‌بریوگی آمده هری تمامی دارایی و اموال شاهانه‌ی خانوادگی را حیف و میل می‌کند. به همین دلیل ردموند و مادرش بِل‌بریدی که حالا از دل‌انگیز‌ترین بیوه‌‌های شهر است به درخواست برادر بِل به قلعه‌ی بریدی می‌روند تا مقیم آن جا شوند. ردموند از همان ابتدا در مشت‌زنی و تیله‌بازی ماهر است اما توانایی یادگیری آثار کلاسیک را ندارد به همین دلیل چندان در مدرسه دوام نمی‌آورد. در ۱۵سالگی عاشق دختر‌دایی خود نورا می‌شود که چندین سال از او بزرگتر است. این عشق متبرک که نخستین عشقی است که ردموند تجربه ‌می‌کند او را در همان سنین کم به دوئلی مرگبار با سروان کویین (رقیب عشقی‌اش) می‌کشاند و این نقطه تازه آغاز ماجراجویی‌های پرفراز و نشیب ردموند بری است.

این ماجراجویی‌ها از زبان ردموند بری کهن‌سال بیان می‌شوند که در تلاقی با گذشته‌ی خود روایاتی پیدا می‌کند که به نظرش لازم است آن‌ها را با خوانندگان درمیان بگذارد. او از همان ابتدا خود را فردی صاحب منش و دارای نزاکت در رفتار معرفی می‌کند و داستان زندگی خود را مسیری برای بازپس گرفتن نجابتی می‌بیند که نیاکان او به دلایل مختلف از دست‌داده‌اند. البته نجابتی که در مورد خاص حیات ردموند بری در قماربازی‌، رشوه‌گیری و رشوه‌دهی، زورگیری و زن‌بارگی‌‌های او نهفته است چرا که اشراف‌زادگی و اصل و نسب او این اقتضا را داشت که بتواند «مانند هر نجیب‌زاده‌ای جامی لبالب‌ پر از آبجو سر بکشد یا تاس بیندازد و مثل مردان متشخص کالسکه‌ی شش‌اسبه‌اش را براند» و این امر در تقابل با تلاش و کار منصفانه بود. عنوان اصلی داستان که اقبالِ بری لیندون است و همینطور سرفصل‌های هر بخش هم بیانگر این هستند که قهرمان داستان بیشتر از هر چیزی بر بخت و خوش‌اقبالی که البته چندان هم دوامی ندارد، امورات خود را پیش‌ می‌برد.

شاید بتوان گفت که خاطرات آقای بری لیندون روایتی پرتلاطم و در عین حال طعنه‌زنانه از زندگی اشراف‌زادگان سده‌ هجده جامعه انگلستان، معروف به دوران ویکتوریا است. در عین حال این داستان از ویژگی دیگر آثار هم‌دوره‌ای های خود نیز بهره‌مند است. یعنی درونمایه‌هایی رمانتیک و عاشقانه و یا حتی حماسی که در قالب نبرد‌ها و دوئل‌های قهرمان داستان محقق می‌شود و همچنین شرح‌حال و وصف زندگانی اشخاص که در این داستان به چشم می‌خورند. اما مهم‌تر از این‌ها  این اثر با زبان طنزآمیز و منتقدانه‌ خود وجه تمایز بسیار مهمی با دیگر آثار ادبی معاصر خود دارد. نحوه‌ نمایش قهرمان داستان یعنی ردموند بری توسط خودش و وقایعی که خود را در گیرودار آن‌ها می‌یابد، همگام با هم نشان می‌دهند که ردموند آن قهرمان پراهمیت و باارزشی که خود را می‌نمایاند نیست و با چنین ملاحظه‌ای اغراق نیست اگر گفته شود که این اثر قهرمانی ندارد.

این جهان قهرمانی ندارد

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.