زیبایی نهفته در جزئیات؛ جهان سِی شوناگون در «کتاب بالش»

۲۶ مهر ۱۴۰۴









کتاب بالش یکی از مهمترین شاهکارهای ادبیات کلاسیک ژاپن یادداشت‌های روزانه‌ی ندیمه‌ی همسر امپراطور است که در حوالی سال 1000 میلادی رشته‌ی تحریر درآمده است. این کتاب از حدود 350 پار‌ه‌ی بلند و کوتاه تشکیل شده است و سندی تاریخی و منبعی دقیق برای شناخت دربار امپراطور ژاپن در قرن دهم میلادی و جزئیات زندگی درباریان و مناسبات بین آن‌ها به شمار می‌رود.

یکی از عجیب‌ترین جنبه‌های «کتاب بالش» آن است که ملغمه‌ای شگفت‌انگیز از پاره‌های متنوع و جورواجور است. برخی از پاره‌ها بسیار کوتاهند در حالی که برخی دیگر به چندین صفحه می‌رسند. برخی فهرستی هستند از اشیاء یا پدیده‌های مشابه، برخی خاطرات نویسنده‌اند برخی دیگر به حکایت‌ها و روایت‌های یا افکار و نظرات نویسنده درباره‌ی چیزهای مختلف اختصاص دارند و برخی نیز داستان‌های کوتاه عاشقانه هستند. اندکی از پاره‌ها نیز با پاره‌های دیگر ارتباط دارند. با این حال، روح واحدی هست که تمام پاره‌های «کتاب بالش» را مانند نخ تسبیحی به هم وصل می‌کند و آن روح واحد نگاه دقیق و نکته‌سنج و مثبت‌اندیش سِی شوناگون به پدیده‌های پیرامون خود است. در سراسر کتاب نویسنده‌ای کنجکاو، حاضرجواب و باهوش را می‌بینیم که تسلط غریبی به آثار ادبی زمانه‌ی خود دارد و حتی ادبیات کلاسیک چینی را هم کاملاً می‌شناسد؛ در حالی که یادگیری زبان و ادبیات چینی اساساً مختص مردان دربار بوده است.

بی‌شک مهم‌ترین کلیدواژه‌ی «کتاب بالش» کلمۀ «اوکاشی»
(をかし/okashi) است که بیش از 450 بار در متن کتاب تکرار شده است. اوکاشی که امروزه به اصطلاحی در زیباشناسی ژاپنی تبدیل شده است در دوره‌ی زندگی سِی شوناگون به معنی جذاب، هیجان‌انگیز، زیبا، سرگرم‌کننده، شادی‌آور، وسوسه‌کننده، لذت‌بخش، خشنودکننده و دل‌فریب بوده است. در ترجمه‌ی این کتاب، در اغلب موارد، واژه‌ی «اوکاشی» به «دل‌انگیز» ترجمه شده است. اوکاشی همان عنصر وحدت‌بخشی است که بنیاد پاره‌های ظاهراً بی‌ارتباط نوشته‌ی سِی شوناگون را تشکیل می‌دهد. حتی در جایی که خود واژه‌ی اوکاشی (دل‌انگیز) در متن غایب است، ما حضور آن را به‌عنوان مضمونی ثابت احساس می‌کنیم.

با این که می‌دانیم سِی شوناگون پس از درگذشت ملکه جایگاه خود را در دربار از دست داده است و وقایع سخت و غم‌انگیز دیگری را هم از سر گذرانده و همه‌ی این اتفاقات بزرگ تأثیر عمیقی بر زندگی او گذاشته است، در «کتاب بالش» اندوه و ماتم حضور بسیار کم‌رنگی دارد. در این کتاب سِی شوناگون بیشتر بر روی وقایع و موضوعات جالب و جذاب اطراف خود تمرکز کرده است. اگر اندوهی هم در یادداشت‌های او ظاهر می‌شود، زودگذر است و خیلی سریع جای خود را به وقایع شاد و دل‌انگیز می‌دهد. گویا سِی شوناگون به دنبال آن است که به خوانندگان خود طعم شیرین زندگی در دربار پرزرق‌وبرق هِی‌آن را بچشاند. از همین روست که نه‌تنها قاطعانه از بازگفتن غم‌ها خودداری می‌کند، بلکه تا حد زیادی، به جای آن به خواننده نشاط و شادی می‌بخشد. او آگاهانه قصد دارد تا دربار ملکه تِی‌شی را برای همیشه غرق در درخشش رنگارنگ زیبایی‌های دل‌انگیز نشان دهد و این تصویر را برای خنثی کردن داستان غم‌انگیز تِی‌شی به آیندگان معرفی کند.

ملکه تِی‌شی و بانوان نجیب‌زاده‌ای که به او خدمت می‌کردند در محیطی زندگی می‌کردند که از دنیای خارج جدا شده بود. آن‌ها تمام روزها و شب‌های خودشان را در این فضا می‌گذراندند. ملکه در اتاقی بزرگ در داخل فضای درونی قصر محصور بود و بیشتر آمدوشدهایی که در پیرامون او صورت می‌گرفت در راهروهای گرداگرد این اتاق بزرگ بود. اتاق‌هایی که ملکه و امپراطور در آن زندگی می‌کردند اتاق‌های چوبی نسبتاً ساده‌ای بودند که با درهای کشویی ساخته شده از چوب و کاغذ از یکدیگر جدا می‌شدند.


تنها بنایی که در درون قصر دیوارهای سنگی داشت انبار غله‌ی قصر بود و بقیۀ اتاق‌ها فضاهایی موقت بودند که با درهای کشویی و دیوارک‌های تاشو ساخته می‌شدند. درهای کشویی و پرده‌های ساخته شده از حصیر و نی خیزران تنها چیزی بود که اتاق امپراطور و ملکه را از راهروهای اطراف جدا می‌کردند و معمولاً این اتاق‌ها کمی بلندتر از راهروهای اطراف ساخته می‌شدند. بانوان نجیب‌زاده‌ای که در خدمت ملکه بودند اتاق‌های جداگانه‌ی خود را در قصر داشتند
.


در آن سوی راهروها ایوانی بود که گرداگرد قصر ساخته شده بود. این ایوان با پرده‌هایی از راهروها جدا می‌شد و کمی کوتاه‌تر از راهروها بود. در این ایوان‌ها بود که مردان نجیب‌زاده به دیدن بانوان نجیب‌زاده می‌آمدند و پیک‌ها برای رساندن پیغام‌ها به ملکه حضور می‌یافتند. هیجان‌انگیزترین وقایع زندگی این زنان زمانی بود که برای مدتی کوتاه از قصر خارج می‌شدند و گل سرسبد این وقایع نیز جشن سالانه‌ی کامو در شهر کیوتو بود؛ همچنین خروج هرازگاه امپراطور از قصر و برخی مراسم مذهبی که در کتاب سِی شوناگون به تصویر کشیده شده‌اند
.


بانوان نجیب‌زاده‌ای که در دربار به امپراطور، ملکه و سایر اعضای خاندان سلطنتی خدمت می‌کردند همگی هنرمند و صاحب ذوق بودند و در این دربار هیچ چیز به اندازۀ طبع شاعری میزان ذوق و سلیقۀ هنری فرد را نشان نمی‌داد. در «کتاب بالش» می‌بینیم که شعر و شاعری با همه‌ی مکالمات رسمی و غیررسمی آمیخته است و تقریباً هر گردهمایی‌ای قابلیت تبدیل شدن به جلسه‌ی مشاعره را دارد. هرکه می‌خواهد مقبول جمع باشد می‌بایست دانش شعری عمیق و گسترده‌ای داشته باشد
.


پیام‌های مکتوبی که بین درباریان رد و بدل می‌شد سرشار از اشارات ظریف و معمولاً حاوی شعر بود و این پیام‌ها پاسخی شاعرانه را نیز طلب می‌کرد. این نامه‌ها با خطی خوش بر روی کاغذهای مرغوب نوشته می‌شد و در همه‌ی جزئیات زیباشناختی از جمله جنس و رنگ کاغذ و مرکب بسیار دقت می‌شد. اگرچه تبادل شعر در بین همه‌ی درباریان هی‌آن رایج بود، اما بنا به سنت دیرینه، آنچه اساساً جوهر تبادل شاعرانه را تجسم می بخشید روابط عاشقانه بود. یک مرد ممکن بود فقط با خواندن شعری از یک زن عاشق او شود و یک زن ممکن بود رابطه‌ی عاشقانه‌اش را با مردی صرفاً با دیدن اشعار ضعیف و سست از او بر هم بزند. به روایت‌های این‌چنین در «کتاب بالش» بسیار برمی‌خوریم. سِی شوناگون نیز در نکته‌سنجی و حاضرجوابی و در شعر و شاعری استادی تمام‌عیار بوده است و ما این استادی را در «کتاب بالش» به‌خوبی می‌بینیم
.


استادی دیگر سِی شوناگون در به خاطر سپردن ظریف‌ترین جزئیات لباس آدم‌هاست. شخصی را که سِی شوناگون در فاصله‌ای دور، در اتاقی با نور ضعیف دیده است، سال‌ها بعد با توصیفی شگفت‌انگیز از جزئیات کامل لباس شامل شکل و رنگ و طرح و جنس پارچه به خاطر می‌آورد. آن‌طور که از متون دیگر آن دوره درمی‌یابیم، شیفتگی او به لباس‌ها غیرعادی یا غیرمعمول نبوده است. اساساً مقولۀ لباس در دربار هِی‌آن اهمیت بسیاری داشته است و نظرات و قضاوت‌های سِی شوناگون به‌خوبی این اهمیت را منعکس می‌سازد. اما نظرات درباریان هم‌عصر سِی شوناگون مؤید آن است او دقتی خارق‌العاده در به خاطر سپردن جزئیات اجزای لباس آدم‌ها دارد. وقتی سِی شوناگون می‌خواهد کسی را توصیف کند، به‌ندرت به ویژگی‌های چهره یا اندام او اشاره می‌کند. از دید او مردان و زنان همان لباسی هستند که بر تن می‌کنند
.


سِی شوناگون زنی برجسته و تأثیرگذار در زمانۀ خود و پس از خود است. بسیاری از معاصرانش ذوق و نبوغ او را ستوده‌اند، اما ظاهراً برخی از بانوان و ندیمه‌های دیگر دربار چندان دل خوشی از او ندارند. پس از درگذشت ملکه تِی‌شی، یکی دیگر از بانوان دربار به نام موراساکی شیکی‌بو ندیمۀ ملکۀ جدید می‌شود. او «داستان گنجی» را به رشته تحریر در آورده است که یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای ادبیات کلاسیک ژاپن محسوب می‌شود. در خاطرات روزانۀ بانو موراساکی شیکی‌بو ندیمه‌ای که برخلاف سِی شوناگون شخصیتی آرام و گوشه‌گیر و جدی داشت می‌بینیم که سی شوناگون را زنی مغرور و خودپسند توصیف می‌کند که «خود را بسیار باهوش می‌دانست و نوشته‌هایش را با کلمات چینی آکنده می‌ساخت». می‌بینیم که سایۀ سِی شوناگون حتی سال‌ها پس از رفتن از دربار همچنان بانوان دیگر نظیر موراساکی شیکی‌بو را آزار می‌دهد
.


دربارۀ نام «کتاب بالش» و دلیل این نام‌گذاری در آخرین پارۀ کتاب، به ماجرای آغاز نوشتن این یادداشت‌ها اشاره می‌شود: «روزی وزیر دربار کوره‌چیکا به حضور ملکه شرفیاب شد و دسته‌ای کاغذ با خود آورد. ملکه از من پرسیدند: «با این کاغذها چه‌کار می‌توان کرد؟ گویا قرار است به دستور اعلی‌حضرت کتابی تاریخی روی آن استنساخ شود». من پاسخ دادم: «می‌توان با آن‌ها بالشی ساخت». ملکه بلافاصله فرمودند: «پس این کاغذها از آن تو!» و همه‌ی کاغذها را به من دادند». متأسفانه امروز به‌درستی نمی‌دانیم مقصود سِی شوناگون از «بالش» چه بوده است. بعید است که او واقعاً بخواهد کاغذها را به‌جای بالش زیر سر بگذارد. از ارجاعات متون دیگر این دوره‌ی تاریخی به «بالش» می‌توانیم حدس بزنیم که احتمالاً مقصود او این بوده است که کاغذها را جایی در کنار بالین خود نگه دارد و یادداشت‌های شخصی خود را بر روی آن‌ها بنویسد.


آنچه مسلم است آن است که دسته‌ی کاغذها را ملکه تِی‌شی به درخواست سِی شوناگون در اختیار او گذاشته است و همین کاغذهاست که یادداشت‌های روزانه‌ی سِی شوناگون بر آن‌ها نوشته می‌شود و بعدها به یکی از مهم‌ترین گنجینه‌های ادبیات کلاسیک ژاپن تبدیل می‌شود. شاید بتوانیم بگوییم که سِی شوناگون کاغذها را از ملکه گرفته است تا در کنار بالش خواب خود نگه دارد و هر از گاهی یادداشتی خصوصی و شخصی برای دل خودش بنویسد، اما همین یادداشت‌ها باقی می‌ماند و مایه‌ی اعتبار آن دربار و آن دوران می‌شود؛ به حدی که امروز آن دربار با این یادداشت‌ها به خاطر آورده می‌شود. یادداشت‌هایی درباره‌ی چیزهای دل‌انگیز و جالب زندگی که پر از شوخ‌طبعی و ذوق و نکته‌سنجی است
.

زیبایی نهفته در جزئیات؛ جهان سِی شوناگون در «کتاب بالش»

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.