در لابه‌لای صفحات تاریخ

۲۸ خرداد ۱۴۰۱

برگرفته و ترجمه شده از وب‌سایت: 

world literature today 

رمان «باغ‌های تسلا»ی پریسا رضا ما را از جوانی تا میانسالیِ زوجی ایرانی، سردار و طلا، با زندگی‌هایشان همراه می‌کند، و بعدتر کانونش را به زندگی پسرشان، بهرام، تغییر می‌دهد. قصه از نواحی روستایی تا پایتخت ایران را بر بستری پرنقش‌و‌نگار می‌پیماید که از ۱۲۸۸ تا ۱۳۳۲ به طول می‌انجامد، همان سالی که کودتای آمریکایی و انگلیسی قدرت را از دست نخست‌وزیرِ وقت، محمد مصدق، درآورد و راه جنبش‌های دموکراتیک جامعه‌ی ایران را سد کرد.


کتاب با طلای دوازده‌ساله و سردار بیست‌ساله آغاز می‌شود که سه سال از ازدواج‌شان گذشته و حالا قصد کرده‌اند باهم روستایشان را ترک کنند؛ روستایی که «در دروازه‌ها‌ی دوزخ و سرچشمه‌ی بهشتش، گل محمدی می‌شکفد»، که «بهترین گلاب کشور» آنجا تولید می‌شود. آن دو مسیری طولانی را در بیابان می‌پیمایند تا به ورامین، جنوب تهران، برسند؛ سردار آنجا گاو و گوسفندی خریده تا معاشش را تأمین کند.

کتاب پنج فصل دارد. فصل اول بر زندگی طلا متمرکز است که منتظر است سردار از تهران برگردد و او را با خود ببرد. فصل دوم، قصه‌ی این زوج را حین ساختن زندگی مشترکشان در ورامین و بعدتر شمیران روایت می‌کند و تلاششان را برای بچه‌دار شدن. سه فصل دیگر بیشتر درباره‌ی قصه‌ی زندگی بهرام است؛ فرزند زوجی روستایی که به دانشگاه راه می‌یابد و در تقلاست تا «بین خودِ فعلی‌اش و گذشته‌اش فاصله‌ای بیندازد»، با احزاب سیاسی بیامیزد و به روابطش با زنان سروشکلی بدهد.

رضا در روایت قصه‌ی زندگی خانواده‌ی امیر،‌نامی که سردار بعدها برای خانواده‌اش برمی‌گزیند، سبک و لحنی را برمی‌گزیند که خواننده را به یاد قصه‌های پریان می‌اندازد. خواندن «باغ‌های تسلا» به این می‌ماند که همراه مادربزرگت سوار بر قالیچه‌ی پرنده باشی و به او گوش بسپاری که با لحنی رؤیاگون و آسوده قبل از خواب درِ گوش‌ات قصه می‌گوید: روزی روزگاری در سرزمین پریان…

روایت او یک‌وقت‌ها سحرانگیز است، یک‌وقت‌ها بهت‌آور، یک‌وقت‌ها آشنا؛ به بعضی از جزئیات پر و بالِ مضاعف می‌دهد و چشمش را بر باقیشان می‌بندد، لحظه‌هایی کوتاه را کش می‌دهد و از بازه‌هایی طولانی به‌سرعت می‌گذرد؛ سرجمع، مجالی فراهم می‌کند تا این خانواده‌ی سه‌نفره خواننده را با خود به هزارتوی تاریخیِ جامعه‌ای ببرد که چه در سطح ملی چه در سطح بین‌المللی در معرض تغییرات سریع و پرشمار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هویتی است.

رضا در این قصه از رویدادهای تاریخی و وجوه این جامعه می‌گوید، از آیین‌ها و سنت‌ها، از محدودیت‌ها و آمالی که برای خواننده‌ی بیگانه با این جهان و مردمانش ناآشناست. ولی سبک و لحنش به او راه می‌دهد تا این توضیحات را به تاروپود قصه‌اش ببافد و مانع پیشروی خط اصلی روایتش نشود تا همه‌چیز نرم و روان شانه به شانه‌ی هم جلو برود.

این سادگی و راحتی شاید در نتیجه‌ی این حقیقت هم باشد که زبان اصلیِ این اثر فرانسوی است. قصه از همان ابتدا به زبانی بیگانه با زبان آن مکان و مردمانش نوشته شده، هدفش خواننده‌ی خارجی است و می‌شود گفت خودش یک‌جور ترجمه است. این نکته لااقل دست مترجم انگلیسی را باز می‌گذارد تا از نیاز به در نظر گرفتنِ تغییر مخاطب و اضافه‌کردن اطلاعات تکمیلی برای توضیحِ همه‌چیز بدون آسیب زدن به روانی و انسجام روایت فارغ باشد.

به‌نظر می‌رسد هدف رضا نه سروشکل دادن به شخصیت‌هایی پیچیده یا عمیق باشد نه تحلیل چندلایه‌ی حوادث؛ او در عوض خوانندگانش را به سفری طولانی و مفصل می‌برد به زمانه و سرزمینی دور. اگر غرض شما هم از خواندن «باغ‌های تسلا» همین باشد، قدم به وادیِ رمانی شاهکار خواهید گذاشت.

در لابه‌لای صفحات تاریخ

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.