سارا تاج‌دینی

نویسنده

«نوشتنْ بیرون‌پریدن از صف مردگان است.» من این جمله‌ی کافکا را زندگی کرده‌ام. قدم‌زدن بر لبه‌ی هستی و نیستی همیشه وسوسه‌برانگیز است. هم می‌خواهی این‌ور خط باشی و همچنان در شمار زنده‌ها به حساب بیایی، هم بیرون‌پریدن از خطوط باریک زندگی اغوایت می‌کند. من نوشتن را انتخاب کرده‌ام تا شبیه بندبازی بر لبه‌ی آن پرتگاه تعادل را حفظ کنم؛ نوشتن رمانی بلند رؤیای دیرپا و دوردستی بود که از ابتدای نوجوانی مدام به سراغم می‌آمد. در سال‌هایی که بیش از هرچیزی کتاب‌ها رفیق و همراهم بودند، رؤیای نوشتن دوروبرم می‌چرخید و وادارم می‌کرد همیشه دفتر و خودکار دم دست داشته باشم و آن‌قدر بنویسم که انگشت میانی‌ دست راستم متورم و دردناک شود. بعد آن رؤیا برای مدتی غیب شد. سال‌های زیادی از آن دور ماندم و با جهان حقوق و وکالت و کار گره خوردم و از دنیای خیال و خلق جدا افتادم. آخرین‌بار حوالی سی‌وسه‌سالگی‌ام بود که آن رؤیا دوباره آمد و دیگر ماندگار شد؛ وقتی که چند سالی می‌شد که همه‌ی تلاشم را برای آموختن اصول‌ داستان‌نویسی و نوشتن داستان‌های کوتاه زیادی کرده بودم؛ و بعد از آنکه تعدادی از این داستان‌ها در چند جایزه‌ی معتبر برنده یا تقدیر شدند و قدم‌های متزلزل مرا در این سمت خط زنده‌ها کمی محکم کردند.

این اولین رمان من که بعد از فرازونشیب‌های زیادی به چاپ می‌رسد، ابتدای مسیر کمابیش درازی است که در جهان نویسندگی برای خودم تصور کرده‌ام و قرار است برای مدت بیشتری مرا از صف مردگان بیرون نگه دارد.

آثار سارا تاج‌دینی در برج

مقالات

برای سارا تاج‌دینی هیچ مقاله‌ای یافت نشد.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.