دیوید
گودیس:
منتقدان
سینمایی معتقدند دیوید گودیس در سینمای نوآر و موج نوی دههی ۶۰ میلادی چهرهی
یگانهای بود، او را بهخاطر خلق «قهرمانهای پاکباخته» ستایش میکنند؛ قهرمانهایی
که ادبیات و سینمای نوآر شبیهشان را ندیده است.
دیوید
گودیس (متولد ۱۹۱۷- فیلادلفیا) عاشق روزنامهنگاری بود و در همین رشته هم درس
خواند، بااینحال بخت یارش نبود و بعد از فارغالتحصیلی، سال ۱۹۳۸ سر از بنگاههای
تبلیغاتی درآورد و کارش نوشتن متن آگهی شد. در همان سال با مجلات دمدستی و
بازاری هم همکاری میکرد و برایشان پاورقیهای جنایی مینوشت. اولین رمانش را با
عنوان عقبنشینی از فراموشی همان سال منتشر کرد که اقبال چندانی نیافت. اما
سال ۱۹۴۶ با انتشار رمان گذرگاه تاریکی ستارهی اقبالش درخشید و دومین
رمانش برای او شهرتی به همراه آورد، هالیوود سراغش آمد و فیلمی درخشان با بازی هامفری
بوگارت و لورن باکال براساس این رمان اکران شد. کمپانی برادران وارنر برای شش سال
قراردادی با او امضا کرد، گودیس فیلمنامههای بسیاری نوشت که هیچیک به نتیجه
نرسید. سرخوردگی ناشی از کار و البته ازدواجی که بعد از پنج سال به جدایی ختم شد،
او را گرفتار الکل و افسردگی کرد. از سال ۱۹۵۰ گودیس درها را به روی خودش بست و آثاری
تلخ و سیاه خلق کرد. رمانهایی همچون جمعهی سیاه (1954)، زخمیها و کشتهها
(1955) و آنجا (1956) حاصل
همین دوره است، در آخرین سالهای زندگی گودیس فرانسوا تروفو، فیلمساز برجستهی
فرانسوی، سراغ او آمد و فیلم به پیانیست شلیک کن را براساس رمان آنجا
ساخت.
دیوید
گودیس پس از مرگ پدر و مادرش تنهاتر و
ساکن یک آسایشگاه شد. او سال 1967 در بیاعتنایی عمومی از دنیا رفت.
سبد خرید شما خالی است.